به نام خدا

 

سلام

 

البته که عشق دوران کودکی خیلی با عشق دوره ‌ی جوونی فرق داره. شاید اصلاً بهتره بگم دوستی. دوستی که واقعی هست و نمیشه هم بهش گفت خام. این یه نوع دوستی هست که از پاکی و صداقت سرچشمه گرفته و آلوده ی هیچ دروغ و شهوتی هم نیست. البته اون موقع این طوری بوده و الان دیگه بچه‌ی چهار یا پنج ساله هم به اندازه یک جوون بیست ساله سر گوشش باز شده.

 

اون موقع که من سنم در حدود چهار پنج سالگی بود . این اولین عشق شروع شد. عشقی به زلالی آب.

 

و چه قدر با ارزش بود کاش هیچ وقت اون دوران تموم نمیشد

 

من اولین عشقم رو در همون دوران به یکی از فامیل هامون ابراز کردم. من و  اون شده بودیم یک جفت جدا نشدنی. همه بچه‌های هم سن و سالمون حسرت ما رو می‌خوردن.

 

خونه‌ی بابا بزرگ رو به خاطر هم دوست داشتیم. از هم جنس‌های خودمون دور شده بودیم و همیشه با هم بازی می‌کردیم. بازم لازمه که یادآوری کنم یک ذره این دوستی و عشق به  گناه آلوده  نشد، چون که واقعاً به جز دوستی و محبت واقعی از هم چیز دیگه‌ای نمی‌خواستیم.

مثل علاقه‌ی یک خواهر برادر که دیگه فکر نکنم الان وجود داشته باشه.

 

عکس‌هایی هم از اون دوران عمو کوچیکم ازمون گرفته و هنوز داره، که پر از خاطره هست. تو یکی از این عکس‌ها تن من یک کت شلوار و تن اون یک لباس عروس بچه گونه هست. ما که خودمون واقعیت این چیزا رو نمیدونستیم. این لباس‌ها رو تنمون کرده بودن و ما فقط مثل خواهر برادری که عاشق هم هستن، عاشق هم بودیم.

 

ای ی ی خداااااا. کاش دوباره اون روزا زنده می‌شد. کاش زمان به عقب می‌رفت و اون دوران دوباره تجربه می‌شد. کاش افکارم همون صداقت و پاکی و زلالی اون دوران رو داشت. کاش... کاش.... کاش...

 

بگذریم.

 

این شد که تو یکی از این خاله بازی‌ هامون من که اون موقع هنوز خجالتی نبودم، هیی ی ی  .... . کاش این زبون باز نمیشد و کاش نمی‌گفتم . اما این زبون باز شد و گفتم، گفتم:" من بزرگ شدم می‌خوام با تو ازدواج کنم".

چشمتون روز بد نبینه . تا این رو گفتم . یکی از خواهرای بزرگترش که از ما دو سال بزرگتر بود(آخه اینا اون موقع 4 تا خواهر بودن و یک برادر هم نداشتن و البته الان 6 تا هستن و باز هم هیچ برادری ندارن) سریع حرف منو کف دست باباش گذاشت. یادمه وقتی بهم گفت الان میرم به بابام بگم، چه قدر التماسش کردم، چه قدر به پاش افتادم، چه قدر دست به دامنش شدم که منصرف بشه. در رو بسته بودم نتونه بره بگه. اونم بهم قول داد نگه. اما قولش قول مردونه نبود... .

 

 در رو که باز کرد. حرف منو به باباش گفت ، گفت که من چی به خواهرش گفتم... .فکر میکنید چه حالتی بهم دست داد؟

 

درست یادم نیست عکس‌العمل باباش چی بود. اما میدونم بد نبود. رفتار منطقی از خودش بروز داد. اما من دیگه اون پسر قبلی نبودم. من دیگه از اون موقع شدم خجالتی ترین بچه‌ی فامیل. از اون موقع دیگه احساسم رو پنهان کردم. و کسی که حرف ازدواج منو پیش می‌کشید، بهش می‌گفتم بی ادب، من هیچ وقت ازدواج نمی‌کنم... .  

 

بگذریم که الان دوباره یواش یواش دارم پر رو می‌شم

 

راستس یه وقت فکر نکنید، هنوز بهش فکر می‌کنما. اصلاً

 

این ماجرا همون موقع تموم شد. الان هم اون ازدواج کرده و دوتا بچه خوشگل کاکل زری داره.

 و با ور کنین حتی یه ایپسیلون هم من به چشم بد به اون نگاه نمی‌کنم و فکر بد هم تو ذهنم راه نمیدم.

 ایشالله که همیشه خوشبخت باشه
دسته ها : خاطرات کودکی
سه شنبه بیستم 11 1388

به نام خدا

سلام

باید بگم که این مصاحبه ها خیلی بیشتر هستند و در تاریخ های مختلف و در ترکیه و عراق و ایران هم ادامه داشته

که انشالله از این پس مصاحبه های هر روز رو  در روز خودش ثبت خواهم کرد

 

دسته ها : انقلاب
دوشنبه نوزدهم 11 1388

 به نام خدا

سلام

 

تاریخ:07/11/1357

 مکان:پاریس

رادیو مونت کارلو و 18 روزنامه ی جنوبی فرانسه

خبرنگار: آیا شما امشب می روید؟ چه خواهید کرد اگر فرودگاه بسته باشد؟ گفته شده از راه دیگری خواهید رفت. چه راهی؟

امام: تا فرودگاه بسته باشد نخواهم رفت و به محض باز شدن، خودم را به هم میهنانم خواهم رساند تا در کنار آنها یا پیروز شوم یا کشته.

 

خبرنگار: بعضی ها می گویند شما غرب را به لرزه در آورده اید. آیا ما غربیها حق داریم از شما بترسیم؟

امام: اما اینکه می گویید غرب به لرزه درآمده، اگر از این لحاظ است که ما مطلب حقی گفته ایم و بدین مناسبت قلب مردم غرب را به لرزه انداخته است، مایه ی ترس نیست. مایه ی امید است. غرب باید امیدوار باشد که ملتی برای گرفتن حق خود، این چنین قیام کرده است. بله، ممکن است دولتهای غربی که احتمال می دهند منافعشان به خطر افتاده است، خوف داشته باشند، لکن اگر با عدالت رفتار کنند خوفشان بیجاست. ایران هم با آنان به عدالت رفتار خواهد کرد.

 

خبرنگار: برخی از رسوم اسلامی مانند حجاب اجباری، رها شده است. آیا در جمهوری اسلامی از نو اجباری خواهد شد؟

امام: حجاب به معنای متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامی است با آزادی مخالفتی ندارد. اسلام به آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد و ما آنان را دعوت می کنیم که به حجاب اسلامی رو آورند، زنان شجاع ما دیگر از بلاهائی که غرب بعنوان تمدن به سرشان آورده به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.

 

خبرنگار: منظور از قیمت عادلانه نفت چیست و با چه معیاری تعیین می گردد، همان قیمتی که اوپک تعیین می کند؟

امام: قیمتی است که بر اساس تفاهم میان دولت ما و دولتهای دیگر برقرار می شود. به طوری که نه به آنها اجحاف شود و نه به ما. ما هرگز حاضر نیستیم زیر عنوان اوپک منافعمان را غارت کنند.

خبرنگار: به چه دلیل دولت بختیار را غیر قانوی می دانید؟

امام: به دلیل مخالفت همه مردم. بختیار را شاه نصب کرده است و مردم همه با شاه مخالفند و او را عزل کرده اند و در تظاهرات و راهپیماییهای مکرر این معنی را ثابت کرده اند. دولت قانونی باید از مردم و برای مردم باشد، نه مخالف مردم.

خبرنگار: ما غربیان مادی هستیم، بالأخره بر این اساس با ما چگونه رفتار خواهد شد؟

امام: من متأسفم که شما غربیان معنویات را فدای مادیات کردید و مصالح مادی را بر معنویات مقدم داشتید. همین امر موجب این بدبختیهاست. آنچه بشر را مترقی می کند، معنویات است. معنویات می تواند بشر را سعادتمند کند و آرامش ایجاد کند. مادیات است که بشر را به جان هم انداخته. من توصیه می کنم که شما غربیها به معنویات توجه کنید. شما مدعی هستید که مسیحی هستید. ببینید سیره ی حضرت مسیح چه بوده است. سیره ی حضرت مسیح را روش خود قرار دهید تا سعادت برای شما حاصل شود. ما می خواهیم رژیمی ایجاد کنیم که روش حضرت مسیح در آن مورد توجه است.   

منبع

دسته ها : انقلاب
دوشنبه نوزدهم 11 1388

به نام خدا

سلام

تاریخ:07/11/1357

مکان:پاریس

رادیو مونت کارلو و 18 روزنامه ی جنوبی فرانسه

خبرنگار: آقای تهرانی که از شورای سلطنت استعفا کرده است نمی تواند نقش واسطه ی مفیدی میان شما و ارتش و بختیار ایفا کند؟

امام: دولت بختیار دولت غیر قانونی و وساطت با او هیج معنی ندارد و ارتش هم مقامی نیست که بتوان با او وارد مذاکره شد و تفاهم نمود.

خبرنگار: چرا پیشنهاد بختیار را درباره ی دادن امکان انتخاب به ملت، میان جمهوری اسلامی و یک رژیم دیگر، قبول نمی کنید؟

امام: بختیار غیر قانونی است و ملت با او مخالف است. او از نظر من یک فرد خائن است.

خبرنگار: شما با اسرائیل مخالفید و از یاسر عرفات حمایت می کنید. رفتار شما در بحران خاور میانه چه خواهد بود؟

امام: این امور مربوط به دولت آتیه است و من فعلاً نمی توانم در این باره اظهار نظر کنم. البته به محض آمدن یک حکومت مردمی روی کار، با اسرائیل قطع رابطه خواهیم کرد، چون غاصب است.

خبرنگار: آیا شما این فرض را مورد بررسی قرار داده اید که خود مسئولیت جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرید؟ در چه حدود و با چه شرایطی؟

امام:خیر. من مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده نمی گیرم. کار من هدایت انهاست.

خبرنگار: شما در پنجشنبه ی گذشته احتمال حوادث وخیمی را هنگام ورود خود به تهران دادید. حوادث ساعات اخیر مؤید این بیم هست؟

امام: تا این رژیم هست و تا این دولت غاصب سر کار است این احتمالها را میدهم. وقتی این دولت برود اوضاع آرام می شود. شخص من مطرح نیست. من از خدا می خواهم تا در برابر ملتم به شهادت برسم و در کنار آنها کشته شوم. من بارها گفته ام که من با یک شخص عادی یکی هستم.

خبرنگار: جمهوری اسلامی آن طور که شما در نظر دارید، بر پایه ی چند حزبی خواهد بود و آیا گرایشهای مذهبی دیگر و غیر مسلمان محترم شمرده خواهد شد؟

امام: همه ی احزاب در ایران آزاد خواهند بود، مگر آنکه مخالف با مصالح ملت باشد. در آن صورت از فعالیت آنها جلوگیری می شود. لکن اظهار عقاید آزاد است. اقلیتهای مذهبی نیز همه محترم هستند و حقوق آنان در اسلام و جمهوری اسلامی محفوظ است.

خبرنگار: هیچ کس نقش «سیا» را در استقرار رژیم شاه و نگاه داشتن و حفظ دولت بختیار انکار ندارد. در این شرایط چگونه می توان مانع یک عمل نظامی قهر آمیز تحت رهبری آمریکا شد؟

امام: به همان ترتیب که شاه از بین رفت، اراده ی ملت بر همه مشکلات غلبه خواهد کرد. و ارتش غیر از چند نفر از سران آن از مردمند و با ما هستند.

خبرنگار: شما از حمایت خارجی برخوردارید؟

امام: هیچ حمایتی از ما نشده است. گاهی لفظاً اظهار حمایت شده است، لکن حمایت عملی به هیچ وجه وجود ندارد و ما محتاج هیچ حمایتی نیستیم. ملت ایران اراده کرده است تا پیروز شود و حتماً پیروز خواهد شد.

خبرنگار: وقتی حکومت بختیار برود چه تدابیر اقتصادی فوری باید اتخاذ کرد؟

امام: برای نجات اقتصاد کشور، ما علمای اقتصادی داریم. آنان را به کار وا می داریم تا اولویتها را معین کنند. ما می دانیم که اقتصاد کشور منهدم شده است و بعد از پیروزی با بحرانهای اقتصادی عظیمی روبرو هستیم. چون شاه برای آرامش خیالی ایران، پولی در بانکها نگذاشته است و افراد خائن پولهای گزافی از کشور خارج کرده اند. ولی ما اشخاصی داریم که می توانند راه حلها را بیابند و چون ملت، همه از جمهوری اسلامی پشتیبانی می کنند، امیدواریم بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و جهات مادی و معنوی خود را سامان بخشیم و به امید خدا ایران را از نو بسازیم. ولی باز باید اقرار کنم که مشکلات بزرگ اقتصادی در پیش است.

منبع

دسته ها : انقلاب
يکشنبه هجدهم 11 1388

به نام خدا

سلام

05/11/1357

مکان: پاریس 

 در اجتماع گروهی از خبرنگاران و ایرانیانی که برای دیدن امام و تودیع امام خمینی دام ظله آمده بودند.

حبرنگار:چه وقت تصور می فرمایید که خواهید توانست به ایران بروید؟

امام: هر وقت که منع برداشته شود و فرودگاهها باز شود، من به ایران خواهم تا اگر بنا باشد خون من بریزد؛ در پیش رفقای خودم و همراه جوانهای ایران بریزد و ما از این هیچ باکی نداریم و ما سرافرازی اسلام و ایران را می خواهیم.

خبرنگار: آیا حضرت آیت الله توصیه می فرمایید که مردم با برداشتن سلاح، فرودگاه را برای بازگشت حضرتعالی باز کنند؟

 

امام: عجالتاً بنا ندارم که امر به برداشتن سلاح بکنم، هر وقت صلاح دیدم، این امر را می کنم و به آنها می فهمانم که چه باید بکنند.

 

خبرنگار:حضرت آیت الله تصور می فرمایید به یک فرودگاه گشور نزدیک ایران، مثلاً به کویت یا به ترکیه و از آنجا به ایران بروید؟

 امام: باید مطالعه شود.

خبرنگار: با توجه به این که بازگشت حضرت آیت الله ممکن است باعث خونریزیهای بیشتر شود، آیا باز هم حضرتعالی اصرار به بازگشت خواهید داشت؟

امام: من باید پیش برادرهایم باشم. 

خبرنگار: آیا این آغاز یک جهاد جدیدی است؟

 

امام: ممکن است.

 

 

تاریخ:07/11/1357

 

مکان:پاریس

 

رادیو مونت کارلو و 18 روزنامه ی جنوبی فرانسه

  

خبرنگار: رفتن شما به تاخیر افتاد. تظاهرات دیروز با خشونت کوبیده شد و به نظر می رسد که رفتن شاه تعیین کننده نیست. آیا شما در استقرار حقوق اسلامی به تردید افتادید؟

امام:آن طور که ما در نظر داریم، باید شاه و رژیم سلطنتی و حکومت منسوب شاه، تمام بروند و با استقرار حکومت اسلامی وضع تثبیت خواهد شد. آنچه وضع را متزلزل می کند دولت و بعضی از ارتشیان دست نشانده ی اوست. من بارها گفته ام که ارتش با ماست. تمام این خشونت ها از تنی چند فرماندهان است که ناچار با شکست روبرو هستند.

خبرنگار: در محدوده ی یک جمهوری اسلامی قشون چه خواهد شد؟ آیا کماکان از مدرنترین وسایل برخوردار خواهد شد؟

امام: البته ما ارتش لازم داریم و با استقرار جمهوری اسلامی باید ارتش قوی باشد، اما به نفع مردم. ارتش باید در خدمت ملت باشد و نه در خدمت اجانب و برای سرکوبی ملت. تا کنون ارتش را طوری انتخاب کرده بودند که کارش سکوبی ملت بود. تنی چند، فرماندهان خائن به سود اجانب عمل میکردند. اینان که کنار بروند، ارتش در خدمت ملت در خواهد آمد و از مدرنترین وسایل برخوردار خواهد بود. البته از وسایل مدرنی که به درد ارتش بخورد، نه اینهائی که فعلاً به درد مستشاران آمریکایی می خورد و بس.

خبرنگار: چه رفتاری در برابر سرمایه گذاریهای فرانسه و قرار دادهایی که با فرانسه امضاء شده است، اتخاذ خواهید کرد؟

امام: این امور راجع به دولت آینده است. البته قراردادهایی که به نفع ملت باشد، محترم، و آنچه به ضرر ملت باشد، ملغی خواهد شد. فکر نکنید که چون من در فرانسه هستم، قدمی به نفع فرانسه که به ضرر ملت خودمان باشد بردارم. فرانسه هم مثل سایر کشورهاست. من به مبارزه ی خود در هر کجا که باشد ادامه می دهم. فرانسه و جای دیگر ندارد. البته فعلاً از فرانسه شخصاً متشکرم

منبع

دسته ها : انقلاب
شنبه هفدهم 11 1388
X